رقابت برای به دست آوردن جایگاهی ممتاز در زنجیره های تامین جهانی در حال شدت گرفتن است و به نظر می رسد پاکستان به کسب جایگاه خوبی در این رابطه نائل شود.
رقابت برای به دست آوردن جایگاهی ممتاز در زنجیره های تامین جهانی در حال شدت گرفتن است و به نظر می رسد پاکستان به کسب جایگاه خوبی در این رابطه نائل شود. بـه نـقـل از آسـام تـدبیر دانـش، پاکستان در مسیر دو پروژه ریلی قرار دارد که هر چند با آغاز ساخت فاصله زیادی دارند اما در صورت اجرا می توانند تحولی بزرگی در لجستیک منطقه ایجاد کنند. راه آهن کاشغر – گوادر برای اتصال بـه چـیـن و خط ریل پاکستان – افغانستان – ازبکستان برای رسیدن به روسـیـه می تواند پاکستان را بـه یـک دروازه جدید به جای خلیج فارس برای شرکای تجاری اش تبدیل کند. در حالی که کریدور شمال – جنوب در حال شتاب گرفتن در منطقه است و جاده ابریشم نوین چین نیز شرایطی ثابتی دارد، پاکستان در تلاش بـرای نفوذ به شبکه های لجستیک منطقه است که نه تنها به آن اجـازه دسترسی به اقتصاد بـزرگ دو کـشـور همسایه و مجاور (چین، روسیه) را می دهد، بلکه می تواند به عنوان یک شریک حیاتی برای آنها عمل کند.
در هر صورت، کریدور شمال-جنوب یک مسیر جذاب برای پاکستان نیست که درگیر آن شود، زیرا با هند (که برای پیشرفت کریدور شمال – جنوب در تلاش است) روابط خوبی ندارد. با این حال، پـاکـسـتـان مزایای اتصال با روسیه را از طریق شبکه راه آهن بسیار با اهمیت میداند و از سوی دیگر، به توسعه خط ریلی مستقیم با چین نیز چشم دوخته است.
این دو پروژه ممکن است نامرتبط با هم به نظر برسند، اما بـه طرق مختلف در هم تنیده شـده انـد. به عنوان مثال، همه کشورهای درگیر در این دو پروژه یا عضو یا ناظر سازمان همکاری های شانگهای هستند و سایر کشورهای متعامل نیز منتظر پیوستن به سازمان همکاری شانگهای (SCO) محسوب می شوند.
خط پاکستان – افغانستان – ازبکستان
خط پاکستان – افغانستان – ازبکستان پتانسیل زیادی دارد. مقامات سه کشور در ۱۹ ژوئیه (ماه گذشته میلادی) در اسلام آباد ملاقات و تفاهم نامه ای را امضا کردند که بر اساس آن ریل خارلاچی (پاکستان)، مزار شریف (افغانستان) و ترمز (ازبکستان) را به هم وصل می کند. از ترمز، این خط با استفاده از راه آهن از طریق قزاقستان یا با اسـتفاده از خطوط دریای خزر به روسیه خواهد رسید. ازبکستان در حـال حاضر مشغول اجرای راه حل های حمل و نقلی با روسیه از طریق دریای خزر است. به عنوان مثال، یک کریدور جدید برای اتصال قرقیزستان به بندر اولیا در روسیه از طریق ازبکستان و بندر ترکمن باشی در ترکمنستان در شرف افتتاح است.
با توجه به اینکه قزاقستان در حال حاضر در حال تغییر موقعیت لجستیکی خود است، احتمال ادامه خط راه آهن پاکستان، افغانستان و ازبکستان از طریق قزاقستان نامطمئن است. ترانزیت از طریق قزاقستان به شدت متکی به توافقات با کشورهای درگیر در ایـن کریدور و نوع محموله ای است که حـمل خـواهد شد.
نـکـتـه دیگری کـه باید به آن اشاره کرد این است که خارلاچی در پاکستان در حال حاضر ارتباط ریلی با شبکه اصلی راه آهن آن کشور ندارد اما می تواند از طریق جاده به نزدیک ترین مـحل راه آهـن یا حتی اسلام آباد برسد و سپس به جنوب کشور ادامه یابد. با این وجود، خواجه سـعـد رفـیـق، وزیر راه آهن پاکستان، در مورد این اتصال ریلی خوش بین به نظر می رسد؛ چرا که وی اظهار داشت: ایـن پروژه بـه اتصال آسیای میانه و روسیه به پاکستان کمک خواهد کرد.
سفارت افغانستان در پاکستان همچنین اظهار داشت که پس از امضای این تفاهم نامه، طرف های درگیر مراحل دقیق برنامه ریزی، تخصیص منابع و اجرای پروژه را برای این پروژه آغاز خواهند کرد که “وعده بزرگی است”.
خط راه آهن کاشغر- گوادر
از سوی دیگر، در آخرین نشست سازمان همکاری شانگهای که در اوایل ژوئیه به صورت آنلاین برگزار شد، چین و پاکستان بر هدف خود برای اتصال شبکه های ریلی و دسترسی مستقیم چین به بندر گوادر پاکستان، که پکن در حال سرمایه گذاری هنگفتی در چارچوب پروژه «یک کمربند و یک جاده» در آن است، تاکید کردند. این دو شریک قصد دارند یک مطالعه امکان سنجی برای مسیر پیشنهادی انجام دهند، کاری که مدتی است به تعویق افتاده است.
مناطق کوهستانی پاکستان در مرز با افغانستان و چین که نیاز به سرمایه گذاری و کارهای عمرانی قابل توجهی دارد، شرایط عمومی شبکه ریلی پاکستان نیاز به ارتقا دارد و برخی واکنش های افراطی اخیر که به عنوان واکنش متقابل به دخالت چین در منطقه ای که منابع طبیعی غنی نیز دارد، دیده می شود، از جمله مشکلاتی است که باید در این زمینه مورد توجه قرار گیرد.
با توجه به شرایط این شبکه، سرمایه گذاری های قابل توجهی برای عملیاتی کردن کامل این پروژه به صورت ایمن و همسو با معیارهای کشورهای همسایه مورد نیاز است. پروژه کریدور اقتصادی چین – پاکستان (CPEC) قرار است چنین سرمایه گذاری هایی را ساده کند. در عین حال می تواند به توسعه بیشتر افغانستان کمک کند؛ چرا که دو کشور در ماه می (اردیبهشت – خرداد ۱۴۰۲) در طی نشست چین و آسیای میانه قول دادند که به افغانستان در بازسازی زیرساخت هایش کمک کنند. البته پیش بینی عملی شدن این طرح ها دشوار است، به ویژه زمانی که کشورها با چالش های سیاسی و ژئوپلیتیکی مواجه هستند. با تمام این اوصاف، به ویژه در مورد پاکستان حکایت از آن دارد که آنها می خواهند از همه فرصت های موجود در آسیای میانه نهایت استفاده را ببرند و از راه اندازی مسیرهای حمل و نقل با دو اقتصاد پیشرو (چین و روسیه) که اتفاقا در همسایگی و مجاورت پاکستان قرار دارند، سود ببرند.
تا چند سال پیش، پاکستان و ایران تنها در چارچوب تحولات داخلی یا منطقه ای زنجیره تامین مطرح می شدند، اما اهمیت دو کشور و بسیاری از کشورهای دیگر در حال تغییر است.
آیا این بدان معناست که کشورهای نادیده گرفته شده قبلی به تدریج به قطب های جدیدی برای لجستیک و حمل و نقل تبدیل می شوند؟
در پاسخ باید گفت که همه چیز با توجه به سودی که اقتصادهای پیشرو جهان از آن می برند، شکل پیدا می کند.